امروز باران هدفمند بارید...!

امروزسه شنبه دهم آبان 1389كه دارم اين متنو براي وبلاگ مي نويسم اتفاقات جالبي دراين جهان در حال رخ دادن است،مثلا در فرانسه مردم ريختن در خيابانها و درحال يكي از لذت بخش ترين كارهاي دنيا يعني اغتشاش هستند! درآن طرفتر دموكراتهاي عزيز و جمهوري خواهان گرامي درحال زدن بر سر يكديگرند به خاطر يك مشت صندلي!
واما داسيلواجان هم رفت و يك ضعيفه معذرت ميخوام يك خانم محترم آمد و نشست بر صندلي ايشان؛ آه چه تراژدي سوزناكي تازه داشتيم به اوعادت ميكرديم تازه شده بود رفيق فاب دكتر! عيب نداره دنيا اينجوريه ديگه كي مي مونه!
بگذريم اصلا چراجاي دور ميريم اينروزا كه كشور خودمون ماشاالله آبستن اتفاقات ريزو درشت است پس بيايم كمي هم درباره ي خودمون حرف بزنيم، حالا كاري نداريم كه دكتر احمدي نژاد بازهم مارا با ادبيات فانتزي بيش از پيش آشنا مي سازد و دوست دارد ماهمه جوره پيشرفت كنيم،مثلا ديروز جايي ايشان گفته اند هم اكنون ايران و امريكا دو ابرقدرت دنيا هستند و تا10سال ديگر تنها ابرقدرت جهان ايران است!
بگذريم كه آزادراه تهران جنوب افتتاح شد حالا با عوارضيش كاري نداريم، بگذريم كه چين به زودي جشن استعمار ايران رابرپا خواهد كرد، اينها كه مساله ي مهمي نيستند، اينروزا يك اتفاق بسيار مهم در حال رخ دادن است و آن اين است همه درحال هدفمند كردن خودشان ببخشيد يارانه هايشان هستند! بحث اينروزها خيلي داغ شده است به همين دليل وزير بهداشت از افزايش شديد آمار سوختگي در كشور خبر داد كه بسي نگران كننده است!
حالا بگذريم كه  طرح بزرگ تحمل اقتصادي ببخشيد تحول اقتصادي چگونه انجام مي پذيرد اما نبايد فراموش كنيم كه اجراي اين طرح بزرگ بدون شك به سود كشورمان است، رييس جمهور محترم هم كه گفته با اجراي اين طرح عدالت تمام و كمال برقرار خواهد شد وهمه ي مشكلات ريشه كن خواهد شد و از همه مهمتر اينكه ما ابرقدرت خواهيم شد...!
بااين تفاسير ما ديگه كاري نداريم كه كيا چي گفتن و كيا چي نگقتن! مهم نيست كه مستر استيگليتز برنده ي جايزه ي نوبل اقتصادو ميگم چي گفته،اين آقا اندكي حرف مفت زده اند،مردك بي سواد گفته ما در معرض بحران مالي جهان قرار گرفته ايم و در حال حركت به سمت يك ركود همه جانبه هستيم، اين آقا گفته قيمت بسياري از محصولات كاهش يافته و احتمال ورشكستگي و تعديل نيرو در بسياري از صنايع و فعاليتهاي اقتصادي وجود دارد فلذا اعمال يك سياست انقباضي يارانه در غياب تور ايمني تامين اجتماعي كه بيكاران و فقرا رابه خوبي پوشش دهد بسيار خطرناك است؛ حرفاي عجيب و قريبي بود اولا كه اين حرفا اصلا معنايي ندارد درثاني اگرهم حرفي زده ايشان براي كشورهاي جهان سومي است اصلا چه ربطي به ما دارد! استيگليتز جان بهتر است در وركشاپ شمس الدين ما شركت كند تا بسي سطح اطلاعات عمومي اش بالا برود وهم از مزاياي خريد گوشت ارزان از بازارهاي ايران برخوردار گردد!
بگذريم اين قصه سر دراز دارد،راستي دكتر سبحاني هم مثل استيگليتز دچارنوعي توهم شده است و حرفاي جالبي ميزند؛ دكترجان؛اي عضو هييت علمي دانشكده ي اقتصاد دانشگاه تهران اي اولين دكتر اقتصاد ايران شماچرا!
اين دكتر ساده دل ما نامه اي به رياست محترم قوه ي قضاييه نوشته است و درآن فرموده اند كه: از هم اكنون صحنه هاي محاكمه ي انسان هاي شريف را مي بينم كه متاثر از اجراي اين قانون گرفتار پيامدهاي ركود،تورم،ازهم پاشيدگي خانواده ها،عدم امكان و فرصت رسيدگي به تربيت فرزندان ،سوءرفتارهاي فردي و اجتماعي و... گرديده قضات محترمي را مي بينم كه عليرغم ميل باطني مجرمان متاثر از آثار مخصوص تورم و بيكاري و فقر را محاكمه كي كنند؛ راستي دكتر جان پيغام داده بود به شمس الدين جان كه بيا يه كشتي باهم بگيريم معذرت مي خوام يه مناظره باهم داشته باشيم اما وزير محترم پيغام فرستادن كه آقاي دكتر يك بار ديگه شلوغ كني اسمتو مي نويست تو بدها!
بگذريم اصلا مگه حرف كم بود ماگير داديم به يارانه! اين همه حرفاي قشنگ مثلا رييس پليس گفت معتاد ديگر مجرم نيست بيمار است(تكراري بود سرادارجان)، يا قيمت بليط هواپيماها دوبرابر شد(چشم و دلمون روشن!) يا... راستي اينا چه ربطي به من دارن؟ من چي مي خواستم بگم به كجا رسيدم مي خواستم بگم امروز سه شنبه دهم آبان 1389 چقدر روز دلنشيني بود و باران لطافت خاصي به زندگي بخشيده بود باشد ازين روزها...

راستي نظر بدين خوشحالمون مي كنيد